نگاه کن باز هم در چشمانم خواب نیست
در بعضی جاهای سیا هستم
تو هم مرا دوباره برگردان
اگر مردی مرا هم باخود ببر
آروزوی تو همون شراب بود که من نوشیدم
با آتش کردن یه سگار تمام میشم
با دودش ازبین میرم
ترا درونم کش میکنم
بیرای که نوشیدم آرزوی تو بود
با آتش کردن یه سگار تمام میشم
با دودش ازبین میرم
ترا درونم کش میکنم
بی تو خوب نیستم بدتز هستم
یکی از جاده های تمام نشدنی هستم
من یتیم هستم یتیم باقی ماندم
خاکستر آتش خاموش شده هستم
من در زندانت زندانی شدم
اسم تو اولین هجا زبانم است