از راه های تاریک گذشتیم
آب هایی چون زهر نوشیدیم
در یک طرفمان ، مرگ
از طرف دیگر عاشق یار شدیم
یک بار که نه، هزار و یک بار از پل صراط گذشتیم
به خاطر اینکه جهنم رو تجربه کرده بودیم سینه شکافتیم و گذشتیم
کسانی از این راه بازگشتند
کسانی چون شمع خاموش شدند
کسانی قبل از سر نهادن بر آغوش یار
هدف قرار گرفتند و افتادند
تنها تو ماندی در ادامه
آه، زندگانی جاری می شود و می رود
قلبم تو را می فهمد
بیش از این سکوت نکن جمهوری خواه (دموکرات) خسته.
ترانه ها از لب ها قهر کرده اند
تو عمر اش محصولش دیر شده
قاطی اهل و عیال شده
در درد گذشته هایش است ، دموکرات
وقتی به یاد می آورد در دلش می ریزد
ردّ پای آن روزهایش را
افتان و خیزان، فرورفته و برآمده
زلزه ای که تو اون زندگی کرده است
کسانی از این راه بازگشتند
کسانی چون شمع خاموش شدند
کسانی قبل از سر نهادن بر آغوش یار
هدف قرار گرفتند و افتادند
تنها تو ماندی در ادامه
آه، زندگانی جاری می شود و می رود
قلبم تو را می فهمد
بیش از این سکوت نکن جمهوری خواه (دموکرات) خسته.