یه نگاهی انداختم اونم به چی
یه صف طولانی از غم ها
جمع شدن و دارن میان
در حال خنده و رقص میان
کو حرف از این بود که از این به بعد
به روی من میخندی؟
افسوس که باز چوب لای چرخ من کردی
اوف اوف اوف
انقدر میریزم به درونم که آخرش میترکم
اوف اوف اوف
با این مسیری که میرم آخرش عقلمو به چراگاه رها میکنم
بفرست بفرست ای تقدیر من، بفرست بیاد
تلخی هارو واسم بفرست
هر چی که باشه
من بابای همه ی درد ها هستم
بزن منو، اهمیتی نمیدم بزن منو
هر کی که داره میوفته یکی دیگه هم تو بهش بزن
هر چی که باشه
من سنگ صبورم
بفرست بفرست ای تقدیر من، بفرست بیاد
تلخی هارو واسم بفرست
هر چی که باشه
من بابای همه ی درد ها هستم
بزن منو، اهمیتی نمیدم بزن منو
هر کی که داره میوفته یکی دیگه هم تو بهش بزن
هر چی که باشه
من سنگ صبورم
این که من دارم جان منه ، بالاخره آخرش منم انسانم
بگیر و امیدم رو بالا بکش که در لبه ی پرتگاهه
اوف اووف اوف اوف انقدر میریزم به درونم که آخرش بترکم
اوف اووف اوف اوف با این مسیری که میرم آخرش عقلمو از دست میدم
اه که این قلب سوخته ی من
یه جوری روی خورشید رو ندید
در دست فلک مثل یه بازیچه ی غریبم
قلب من یه جوری متوجه سعادتش نشد