شعله عشقم به سمت خاموشی نمیره.
به آتش من( آتشی که من رو میسوزونه) یک قطره آب هم نیفتاد.
روزهای خوش رو لایق قلبم نمیدونستی(و از سرم زیاد میدونستی, مثلاً میخواد بگه:روزهای خوش من خیلی به چشمت نیومد)
یک عمر همه چیز به پات ریختم آیا کافی نبوده؟
فریاد زدم، صدایم شنیده نشد
دلم برای هیچ کسی اینجوری نسوخت(آسیب ندید)
هرچی داشتم رو گرفتی ازم و چشم (و دلت) سیر نشد
یه جان خشکیده ی قرضی برام مونده فقط
آیا کافی نیس؟
آیا کافی نیس؟
هرشب تیر شدی و به قلبم زدی، نه سراغ گرفتی ،نه در مورد من سوال کردی
کافی نبوده؟
آیا کافی نیس؟
خنجر شدی هر شب منو زدی
نه پیگیر من شدی ، نه راجع به من از کسی پرسیدی
آیا دیگه بس نیس؟