سرمو رو شونه اش گذاشتم، روزای بد گذشتن
سرده(سردِ خشك)، زد و گذشت، صدا برخواست
(مفهوم:شونه هاش سرده و پاشد رفت، صدای رفتنش برخواست)
دمش(لذتش)زياده، وقتی رفيقت بش[م] و در آغوش بگيرم
بی صبرانه دود ميشه خاكستر آتيش(آتش عشق)،ليلا(ليلای ليلی و مجنون)
ابتدا زمان قهر ميكنه(نميگذره)، بعدش آشتی ميكنه
[تا وقتيكه] مانند صخره بصورت مطلق ايستاده
هركسيو امتحان ميكنه به دقت
از هر طرف كه جونت زخميه(ضربه ديدی)
اِاِ پس اون موقع، ابتدا قهر ميكنه، بعدش آشتی
[تا وقتيكه] مانند صخره بصورت مطلق ايستاده
هركسيو امتحان ميكنه به دقت
از هر طرف كه جونت زخميه
ابتدا زمان قهر ميكنه(نميگذره)، بعدش آشتی ميكنه
[تا وقتيكه] مانند صخره بصورت مطلق ايستاده
هركسيو امتحان ميكنه به دقت
از هر طرف كه جونت زخميه(ضربه ديدی)
كافيه، كافيه، كافيه
برای تو و من(برای ما) معجزه ی دنيا
از نيمه راه(هنوز نرفته)، دنبال سهمش مياد
واسه برگشتن،بهانشه