من فقط نمی تونم باور کنم که تو رفتی
هنوز منتظر صبحم که بیای
می خوام ببینم که خورشید بدون تو کنار من طلوع خواهد کرد
وقتی خیلی چیزا اندوخته داریم بگو به من این چیه که دارم
تلاش میکنم بهش برسم
وقتی ما بین خاطراتی که ساختیم هستیم من دیروز رو نگه میدارم
توی قلبم
توی قلبم
اونا میتونن فردارو بگیرن و برنامه هایی که ریختیمو
اونا میتونن موسیقیی که هرگز ننواختیمو بگیرن
تمام رویاهای خراب شده ، همه چی رو ببرین
فقط دورشون کنید
ولی اونا هرگز دیروزو ندارن
اونا میتونن آینده ای که ما هرگزنخواهیم فهمید رو بگیرن
اونا میتونن تمام جاهایی که گفته بودیم میریم رو بگیرن
تمام رویاهای خراب شده ، همه چی رو ببرین
فقط دورشون کنید
همیشه میگفتی من باید سپاسگزار باشم برای هر روز
پروردگار میدونه فردا چی میشه یا حداقل جطوری
پیش میره داستان
(اما من هرگز معتقد نبودم به اونا تا الان )
من میدونم تورو دوباره خواهم دید من مطمئنم این خودخواهی نیست که درخواست
بیشتری بکنم
یک شبه دیکه یه روز دیگه
یک لبخد بیشتر روی صورتت ولی اونا نمیتونن دیروزو بگیرن
من فکر میکردم روزهامون تا ابد ادامه خواهد داشت
( اما این سرنوشت ما نیست )
چون توی ذهن من ما خیلی وقت داشتیم
اما این اشتباه بزرگی بود
الان میتونم باور کنم که من میتونم هنور قدرتمو بدست بیارم در لحظاتی که ساخته بودیم
من به گذشته ها نگاه میندازم
تمام رویاهای خراب شده ، همه چی رو بگیرین
ولی اونا دیروزو هرگز نخواهند داشت