سالهاست که تنها هستم، پشیمانم از سرنوشتم
همه چیز رو فدای یک عصبانیت کردیم
قسمی خوردم که نمیتوانم بشکنم
در تونل های اندوه ، از غم ها پژمرده شدم
توی جهنم بسوزه این زبان من
قسمی خوردم که راه بازگشتی از آن نیست
بگذار تو رو به غریبه ها بسپارن و منو نابود کنن
جاده های عشق برای تو باشه و گلوله برای من
در قلب بیچاره ی من قیامتی بر پا شده
من خسته ام ، من خسته ام ، دیگه خسته شدم
اصلاً دلتنگ من شدی؟ حقی دارم اصلا؟
یه تماسی بگیر چیزی ازم بپرس .. بخاطر خدا
بگذار تو رو به غریبه ها بسپارن و منو نابود کنن
جاده های عشق برای تو باشه و گلوله برای من
...
..
.
.
(تکرار ترانه)
.
.
..
...