وقتی نگات یه بهونه داشت
یک قصۀ سادۀ عاشقی داشت
قصه تلخ شد دستات منو ترد کرد
یک غریبه گل عشقمونو زرد کرد
وقتی راهمون از هم جدا شد
وقتی جدایی نصیب ما شد
وقتی ستارهم از آسمون سقوط کرد
وقتی...
اگه ازت خواسته بودم بری و تنهام بذاری
بری و تو شهر غربت خیلی راحت جام بذاری
اگه ازت خواسته بودم بری و تنهام بذاری
بری و تو شهر غربت خیلی راحت جام بذاری
اگه غم و التماسِ من و نگامو ندیدی
چرا چی شد که از من و از عشق
...خیلی راحت دست کشیدی؟
اگه ازت خواسته بودم بری و تنهام بذاری
بری و تو شهر غربت خیلی راحت جام بذاری
اگه غم و التماسِ من و نگامو ندیدی
یهو چی شد که از من و از عشق
...خیلی راحت دست کشیدی؟
اگه ازت خواسته بودم بری و تنهام بذاری
بری و تو شهر غربت خیلی راحت جام بذاری
اگه غم و التماسِ من و نگامو ندیدی
چرا چی شد که از من و از عشق
...خیلی راحت دست کشیدی؟