یارم، طولانی مدت به راهی که توش قدم زدی نگاه می کنم
دوباره چشمام پر شد
چهره ات به یادم اومد، اوووی …
یارم، طولانی مدت به راهی که توش قدم زدی نگاه می کنم
دوباره چشمام پر شد
چهره ات به یادم اومد، اوووی …
بگیر از چشمام اشک ها رو
روزی میرسه که خشک می کنی
اینو یه گوشه ای بنویس
اگه بری فراموش می کنی.
بگیر از چشمام اشک ها رو
روزی میرسه که خشک می کنی
اینو یه گوشه ای بنویس
کشتی های بندر لنگر جمع کردن، خواهد رفت
اشک چشمای منو کی دید
کی خواهد فهمید، اووی …
کشتی های بندر لنگر جمع کردن، خواهد رفت
...