بیخیال بقیه شو دلت به حال خودت بسوزه
تو دلسوزی بجز خودت نداری
قلبم تحمل کن یکم دیگه تحمل کن
اما زخمی
بسه دیگه بازومو و بالمو نشکنید
من دیگه نمیتونم راهم رو پیدا کنم
دیگه قلبم رو نمیتونم حس کنم(دیگه احساسات در من مرده)
زخمی آه زخمی، زخمی زخم ها
قلبم زخمیه زخمی
از وقتی ک انسان شدم نخندیدم
همه جای روحم پینه خوردست
زخمی
خیال ها یکی پس از دیگری محو شدند
امید ها مردند و غبار شدند
بیایید و ببینید چی بر سر من اومده
زخمی، آه زخمی
تار گیسوی خودمو تو دست گرفتم
وقایع و تموم شده ها رو از باد پرسیدم
همیشه اونی ک میاد و اونی ک میره رو متوقف کردم
نسیم زندگی به روی من لبخند نزد
عقل من با اندوه پایان ناپذیر خو گرفت
مث یخ به درون چشم های من نگاه کردی
زخمی