به منبگو چند وقته که نیستی؟کجابودی؟ (کجا شیرجه زدی؟)
بی صدا مثله یه روباه بزدل(ترسو)فرار کردی،خائن
تو یه عشق تصادفی رو نوشتی
پارش کردی و به دیوارم آویزان کردی
بزار بمونه،شب همش بهش نگاه میکنم و تو رو به یاد میارم
صمیمانه نیست(عشقی نیست که از ته دل و جان باشه)
عشق شیشه ایه که
همانطور که درونم میشکنه
قلبمو سوراخ میکنه(میشکافه) و خونریزی میکنه
دستم میلرزد
زمان وایمیسه(متوقف میشه)
هر جاییو که لمس کردی
یه آسیبی باقی مونده
خواهش میکنم برو،برو
برو و منو رها کن،و به پایین صخره هولم بده
هولم بده و رهام کن،کافیه دیگه،یه پایانی براش بزار(دیگه تمومش کن)
دیگه نفس کشیدن ممکن نیست(نمیتونم نفس بکشم دیگه)
همه چیزم با تو شروع میشه(شروع شد)
خواهش میکنم برو،برو
برو و منو رها کن،و به پایین صخره هولم بده
هولم بده و تمومم کن،تو یه نفس همچیو تموم کن
دیگه نفس کشیدن ممکن نیست
همه چیزم با تو شروع میشه