تو دو تا چشمات، یه آبی سنگین هست
یکی واسه عاشقی کردن و یکی واسه از دست دادن
یک فرق شیرین، یک حقیقت سنگین
شراب یا آب، مجبورم نکن به انتخاب
دلم حس اون شبهای تابستونی
مون رو میخواد
مست یه احساس و تنها با ستارهها تو آسمون
من تو دلِ جنگلها دووندوون بودم
من با دستۀ گرگها همهش روون بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
من تو کفِ تاریکترین کوچهها بودم
خیره به نیمۀ تاریک ماه بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
دنبال عشق توی چشمای هر غریبهای بودم
واسه تسکین این خشم دنبال هر حربهای بودم
همهش بخاطر تو، آره همهش بخاطر تو
من تو دلِ جنگلها دووندوون بودم
من با دستۀ گرگها گریون بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
تا که باز هم بهت برسم
تا که باز هم بهت برسم
خط سیر ناز انگشتات رو تنم
سمتِ جاهاییه که هرگز نبودم
من که با چشمای بسته این مسیر رو میرم
بشکن این این دیوارها رو، داخل شو تو هم!
دلم حس اون شبهای تابستونی
مون رو میخواد
مست یه احساس و تنها با ستارهها تو آسمون
من تو دلِ جنگلها دووندوون بودم
من با دستۀ گرگها همهش روون بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
من تو کفِ تاریکترین کوچهها بودم
خیره به نیمۀ تاریک ماه بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
دنبال عشق توی چشمای هر غریبهای بودم
واسه تسکین این خشم دنبال هر حربهای بودم
همهش بخاطر تو، آره همهش بخاطر تو
من تو دلِ جنگلها دووندوون بودم
من با دستۀ گرگها گریون بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
تا که باز هم بهت برسم
تا که باز هم بهت برسم
من تو دلِ جنگلها دووندوون بودم
من با دستۀ گرگها همهش روون بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
من تو کفِ تاریکترین کوچهها بودم
خیره به نیمۀ تاریک ماه بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
دنبال عشق توی چشمای هر غریبهای بودم
واسه تسکین این خشم دنبال هر حربهای بودم
همهش بخاطر تو، آره همهش بخاطر تو
من تو دلِ جنگلها دووندوون بودم
من با دستۀ گرگها گریون بودم
تا که باز هم بهت برسم، تا که باز هم بهت برسم
تا که باز هم بهت برسم
تا که باز هم بهت برسم