Without You [Persian translation]

نه نمیتونم امروز عصر رو و چهره ات رو موقع رفتنت فراموش کنم

اما انگار قصه مون اینطوری به آخر میرسه

تو همیشه لبخند میزنی ولی توی چشمهات

یه غمی هست آره یه غمی توی چشمهاته

نه نمیتونم فردا رو و غصه هام رو فراموش کنم

غصه اینکه تو رو داشتم ولی چه ساده گذاشتم بری

و حالا تنها چیزی که میتونم بهت بگم

چیزی که باید بدونی اینه که

بی تو نمیتونم به زندگیم ادامه بدم

دیگه نمیتونم زندگی کنم نمیتونم دووم بیارم

بی تو نمیتونم به زندگیم ادامه بدم

دیگه نمیتونم زندگی کنم نمیتونم دووم بیارم

نمیتونم امروز عصر رو و چهره ات رو موقع رفتنت فراموش کنم

اما انگار قصه مون اینطوری به آخر میرسه

تو همیشه لبخند میزنی ولی توی چشمهات

یه غمی هست آره یه غمی توی چشمهاته

بی تو نمیتونم به زندگیم ادامه بدم

دیگه نمیتونم زندگی کنم نمیتونم دووم بیارم

بی تو نمیتونم به زندگیم ادامه بدم

دیگه نمیتونم زندگی کنم نمیتونم دووم بیارم