ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
که در پی تو به هر جا بیایم
من رؤیایی می پردازم تا
معنایی را دریابم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
که در پی تو به هر جا بیایم
من رؤیایی می پردازم تا
معنایی را دریابم
و من در برابر هر رنگین کمانی که دیدم آرزو کردم
در برابر هر انسانی که واقعاً رؤیایی می پردازد
و من در آرزوی آینده ای هستم ، که امیدوارم بیاید
و من در آرزوی تمام عشقبازی هایی هستم که با هم کرده بودیم
من هیچوقت فکر نمی کردم
زمانی را ببینم
که فرسنگ ها از خانه دور باشی
که فرسنگ ها از من دور باشی
فقط به تمام لحظاتی که ما باید با هم سپری می کردیم بیاندیش
من الان نمی توانم بگذارم تو بروی ، تو برای من همه چیز هستی
و من قصد ندارم تو را عذاب دهم ، ولی می دانم
که در بازی عشق تو هرچه بکاری همان را درو می کنی
من احساس می کنم که زمان آنست که ما سر و سامان بیابیم،عزیزم
من احساس می کنم که زمان آنست که ما به سوی هم باز گردیم
و بهترین چیز ها را بسازیم ، آه ، عزیزم
وقتی ما با هم هستیم ، زمان درنگ می کند
من احساس می کنم که زمان آنست که ما سر و سامان بیابیم،عزیزم
من احساس می کنم که زمان آنست که ما به سوی هم باز گردیم
و بهترین چیز ها را بسازیم ، آه ، عزیزم
وقتی ما با هم هستیم ، زمان درنگ می کند
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
که در پی تو به هر جا بیایم
من رؤیایی می پردازم تا
معنایی را دریابم
و من در برابر هر رنگین کمانی که دیدم آرزو کردم
در برابر هر انسانی که واقعاً رؤیایی می پردازد
و من در آرزوی آینده ای هستم ، که امیدوارم بیاید
و من در آرزوی تمام عشقبازی هایی هستم که با هم کرده بودیم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
که در پی تو به هر جا بیایم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
آه.......
و من در برابر هر رنگین کمانی که دیدم آرزو کردم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم که
در پی تو به هر جا بیایم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
و من در برابر هر رنگین کمانی که دیدم آرزو کردم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
که در پی تو به هر جا بیایم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم
آه......
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم، آه...
که در پی تو به هر جا بیایم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم ، عزیزم
که به هر کجا که ممکن است باشی در پی تو بیایم
ستاره ی بختم هویدا شد و آرزو کردم ، آه....
که در پی تو به هر جا بیایم ، آه....