[شعر1]
من مانند دریایی هستم وقتی که کشتی تو اون شب توش غلتید
ظاهر سختی داره، اما تو مانند یه چاقو می بُری و فرو میری
و حتی اگه این چیز آشکاری بود
هرگز از روی چهره ت نمی فهمیدم
مانند یه شراب بی بها (ارزشمند) توی جریان تو گم شدم
[کر]
هر چی بیشتر که بگی ، متوجه می شم من کم تر می دونم
هر کجا که سرگردون بشی، من دنبالتم
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من
[شعر2]
زندگیم مانند یه درخت بید بود و درست با باد تو خم شد [بید زندگیم به باد تو لرزید!]
سر روی بالش، می تونستم حس کنم دزدکی وول می خوری
انگار تو یه چیز افسانه ای بودی
گویی تو یه جام یا یه حلقه ی قهرمانی بودی
و یه جایزه بودی که من برای بردنش تقلب می کردم
[کر]
هر چی بیشتر که بگی ،متوجه می شم من کم تر می دونم
هر کجا که سرگردون بشی، من دنبالتم
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من
تو می دونی که قطار من می تونه تو رو به خونه ببره
هر کجای دیگه پوچه
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من
[پل]
زندگیم مانند یه درخت بید بود و درست با باد تو خم شد [بید زندگیم به باد تو لرزید!]
اونا بارها و بارها منو به شمار میارن
زندگیم مانند یه درخت بید بود و درست با باد تو خم شد[بید زندگیم به باد تو لرزید!]
ولی من قوی تر از دهه 90 بر می گردم
[شعر3]
منتظر علامتم باش، تو رو پس از تاریکی ملاقات خواهم کرد
جاهایی رو که دیگران بهت زخم زدن نشونم بده
حالا دیگه این یه مورد آشکاره
گمان می کنم که باید از نگاه به چهره ت می فهمیدم
همه ی اون رد گم کنی ها هنری بودن
[کر]
هر چی بیشتر که بگی ، متوجه می شم من کم تر می دونم
هر کجا که سرگردون بشی، من دنبالتم
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من
تو می دونی که قطار من می تونه تو رو به خونه ببره
هر کجای دیگه پوچه
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من
هر چی بیشتر که بگی ، متوجه می شم من کم تر می دونم
هر کجا که سرگردون بشی، من دنبالتم
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من
تو می دونی که قطار من می تونه تو رو به خونه ببره
هر کجای دیگه پوچه
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من
[به برون ]
هی، خودشه مرد من
خودشه مرد من
آره ،خودشه مرد من
عزیز دلم، همه ی اون رد گم کنی ها هنری بودن
خودشه مرد من
هی، خودشه مرد من
ازت خواهش می کنم دستم رو بگیری
نقشه هام رو نقش برآب کن، خودشه مرد من