وقتی که بهت احتیاج دارم
فقط کافیه چشمانم را ببندم و با تو هستم
و همه چیزی خیلی دوست دارم تقدیمت بکنم
در فاصله یک تپش قلب با توئه
وقتی که به عشق احتیاج دارم
دستم را دراز میکنم و عشق را لمس میکنم
هرگز نمیدونستم که تا این اندازه عشق وجود داره
که مرا شب و روز گرم نگه میداره
کیلومترها فاصله بین ما
تلفن نمیتونه جای لبخند تو رو بگیره
اما میدونی، نمیخوام تا ابد در سفر باشم
بیرون سرده، بنابر این طاقت بیار و کاری رو بکن که من میکنم
وقتی که بهت احتیاج دارم
فقط کافیه چشمانم را ببندم و با تو هستم
و همه چیزی خیلی دوست دارم تقدیمت بکنم
در فاصله یک تپش قلب با توئه
این راحت نیست وقتی که جاده تو رو هدایت میکنه [نمیتونی به اونی که میخواهی برسی]
عزیزم این چیزی که ما داریم تجربه میکنیم بسیار سنگینه
اما هیچ میدونی که من نمیخوام تمام عمرم رو در سفر [دور از تو] باشم
بیرون سرده، بنابر این طاقت بیار و کاری رو بکن که من میکنم
وقتی که بهت احتیاج دارم
وقتی که به عشق احتیاج دارم
دستم را دراز میکنم و عشق را لمس میکنم
هرگز نمیدونستم که تا این اندازه عشق وجود داره
که مرا شب و روز گرم نگه میداره
وقتی بهت احتیاج دارم
فقط کافیه چشمانم رو ببندم
و همینجا با من هستی
و مرا شب و روز گرم نگه میداری
فقط دستم را دراز میکنم
دستم رو دراز میکنم
و با تو هستم
تمام چیزی که میخواهم بهت تقدیم کنم
فقط در فاصله یک تپش قلب با توئه
وقتی که بهت احتیاج دارم