بیرون نزدیک ریل های قطار , خیال فرار دارم
اما یه آهنگ روی آیپدم پخش میشه
و متوجه میشم داره دیر میشه
من نمیتونم نگاه خیره و همدردی رو تحمل کنم
و از این سوال ها خوشم نمیاد
چه احساسی داری؟
اوضاع توی مدرسه چطور میگذره؟
میخوای درموردش صحبت کنی؟
راه فرار , راه خروج از اینجا
محو شدن
محو شدن , ناپدید شدن
سعی میکنم فراموشت کنم
و میدونم که خواهم کرد
طی هزارسال
یا شایدم یه هفته
همه عکساتو میسوزونم
صورتت رو از توش جدا میکنم
کرکره ها پایین و پرده ها بسته هستند
و من ردپاهامو پوشاندم
از شر ماشین خلاص شدم
و سعی میکنم حتی اسمتو فراموش کنم
و طرز نگاهت رو , وقتی میخوابی
خواب اینو میبینی
راه فرار , راه خروج از اینجا
محو شدن
محو شدن , ناپدید شدن