Wasted On You [Persian translation]

به دارو‌احتیاج ندارم

همین الانم شش فوت ۱ از اون چیزی که بودم کمترم

حروم شدم به پای تو

منتظر یه معجزه ام

نمی تونم فراموش کنم و به زندگیم ادامه بدم

انگاری توی زمان منجمد شدیم

من حروم شدم به پای تو

فقط این حقیقت تلخو بهم بگو

عشقم ، یادت نمیاد؟

منو تو نیمه ی گمشده ی همدیگه بودیم و هیچی نمی تونست عشقمونو تغییر بده

راحتره باور نکنیم

که ما هرچیزی که بینمون بوده رو شکستیم

اما حالا به اینجا رسیدیم

سرم بی حسه

انقدری که نمی تونم به هیچی فکر کنم

اما هنوزم درد و احساس میکنم

به دارو‌احتیاج ندارم

همین الانم شش فوت ۱ از اون چیزی که بودم کمترم

حروم شدم به پای تو

منتظر یه معجزه ام

نمی تونم فراموش کنم و به زندگیم ادامه بدم

انگاری توی زمان منجمد شدیم

من حروم شدم به پای تو

فقط این حقیقت تلخو بهم بگو

یه روزی این ( عشق)برامون مثل یه باغ بود

تمام دنیای ما بود

همه ی کابوس ها

توی تاریکی باقی موندن

یه ذره بیشتر تنها با خودت بمونی

تبدیل می شی به دشمنم

نگاه کن به خودمون داریم

آروم آروم غرق می شیم .

بهتره واقع بین باشیم

به دارو‌احتیاج ندارم

همین الانم شش فوت ۱ از اون چیزی که بودم کمترم

حروم شدم به پای تو

منتظر یه معجزه ام

نمی تونم فراموش کنم و به زندگیم ادامه بدم

انگاری توی زمان منجمد شدیم

من حروم شدم به پای تو

فقط این حقیقت تلخو بهم بگو

ممکنه من بازم همون آدم قبلی بشم؟

انقدر قوی هستم که بتونم تغییر کنم؟

این اصلا تو خون من هست؟

چشمامو با شیلد۲ می پوشونم تا با روز روبه رو بشم

برای این رفتن بی خداحافظی راه دوری و اومدم

اما این حس که باید بی تو برم داره منو می کشه

به دارو‌احتیاج ندارم

همین الانم شش فوت ۱ از اون چیزی که بودم کمترم

حروم شدم به پای تو

منتظر یه معجزه ام

نمی تونم فراموش کنم و به زندگیم ادامه بدم

انگاری توی زمان منجمد شدیم

من حروم شدم به پای تو

فقط این حقیقت تلخو بهم بگو