مدتی طولانی
سخت دنبالش میگشتم
مدتها انتظارشو کشیدم
گاه نمیدونم که چی نصیبم میشه
فقط میدونم که دیر یا زود وقتش میشه
وقت اینکه یکی رو دوست داشته باشی
وقت اینکه یکی رو دوست داشته باشی
حس خیلی خوبی دارم، خیلی واقعی، خیلی گرم
باید بدونم که از این حس تو هم هستی دلگرم؟
نمیدونم دارم اشتباه میکنم، یا نه
اگه یه موقع بیش از حد و سریع رفتم، بهم میگی دیگه نه؟
این دل ما چندین بار قبلا ضربه خورده
این بار میخوام فقط مطمئن باشم یه خورده
مدت ها منتظر دختری مثل تو بودم که وارد زندگیم بشه
مدت ها منتظر دختری مثل تو بودم، عشقی که پایدار بشه
منتظر یه نفر جدید بودم که حس زنده بودن بهم بده
آره، منتظر دختری مثل تو بودم که وارد زندگیم بشه
[میان پرده]
تو خیلی نازی،
همو میفهمیم وقت عشق بازی
از یه لمس یا حرفی که میزنیم فراتره این
فقط تو رویاها میشد بشه، چیزی مثل این
وقت اینکه یکی رو دوست داشته باشی
وقت اینکه یکی رو واقعا دوست داشته باشی
الان میدونم که این درسته،
از لحظهای که بیدار میشم تا پاسی از شب گذشته
تو دنیا دیگه جایی بهتر نیست که بخوام باشم
از این که تو بغلم آروم نگهت داشته باشم
مدتها منتظر دختری مثل تو بودم که وارد زندگیم بشه
مدتها منتظر دختری مثل تو بودم، عشقی که پایدار بشه
منتظر یه نفر جدید بودم که حس زنده بودن بهم بده
آره، منتظر دختری مثل تو بودم که وارد زندگیم بشه
منتظر بودم،
منتظر تو بودم،
اووه،
منتظر بودم
منتظر بودم
(منتظر دختری مثل تو بودم)
(منتظر بودم)
نمیخوابی بیایی تو زندگیم؟