Vivre [Persian translation]

شب بسیار زیباست

و من هم بسیار تنها

نمی خواهم بمیرم

هنوزمی خواهم بخوانم

برقصم و بخندم

نمی خواهم بمیرم

مردن

پیش از دوست داشتن

زندگی کردن

برای کسی که دوستش داریم

دوست داشتن

حتی بیشتر از عشق

بخشیدن

بدون هیچ انتظار بازگشتی

آزاد بودن

در انتخاب زندگی اش

بدون نفرینی

بدون ممنوعیتی

آزاد بودن

بی خدا بی وطن

تنها برای غسل تعمید

کسی از آب باران

زندگی کردن

برای کسی که دوستش داریم

دوست داشتن

حتی بیشتر از عشق

بخشیدن

بدون هیچ انتظار بازگشتی

دو دنیایی که ما را جدا می کند

روزی آن دو یکی می شوند

آه چقدر می خواهم باورش کنم

حتی اگر باید زندگی ام را بدهم

دادن زندگی ام

برای تغییر سرگذشت

زندگی کردن

برای کسی که دوستش داریم

دوست داشتن

حتی بیشتر از عشق

بخشیدن

بدون هیچ انتظار بازگشتی دوست داشتن

همچون عشق شب به روز

دوست داشتن

تا که باعشق بمیرد

تا که با عشق بمیرد