زمان زمستان فرا رسیده است،
آنگاه که گرگ و خرس خواهند مرد؛
خَز، یک نقاب را پاره کن
پایمالش کن و بگو: "بدرود ای زمستان"
روح زمستان، خواهی مرد!
روح زمستان، در برف خونریزی خواهی کرد! (جان خواهی داد)
روح زمستان، من تابستانم!
روح زمستان، و در حال آمدن هستم!
آتش و دود، فریادها و همهمه؛
جادوگر در جنگل میدود.
از برگها و دوده، شمشیر و پولاد استفاده کن؛
به زودی، خورشید از بالا خواهد تابید
روح زمستان، خواهی مرد!
روح زمستان، در برف خونریزی خواهی کرد! (جان خواهی داد)
روح زمستان، من تابستانم!
روح زمستان، و در حال آمدن هستم!
آتش و دود، فریادها و همهمه؛
جادوگر در جنگل میدود.
از برگها و دوده، شمشیر و پولاد استفاده کن؛
به زودی، خورشید از بالا خواهد تابید
روح زمستان، خواهی مرد!
روح زمستان، در برف خونریزی خواهی کرد! (جان خواهی داد)
روح زمستان، من تابستانم!
روح زمستان، و در حال آمدن هستم!