ببخش اگه همین الان زنگ میزنم
ولی میخواستم بهت بگم همهٔ احساسَم رو
میدونم که باد میآره حرفها رو
اما دیوونه میشدم اگه زنگ نمیزدم
خوب میدونم که
زیرپاگذاشتم قسم ِمون رو
بعدِ چند لیوان مشروب
همیشه پشیمون میشم
میدونم که با کس ِ دیگهای هستی
که الان نیست
و باید بدونی
دارم میمیرم
میمیرم واسه دیدن ِت
پریشونَم اگه نتونم
دوباره ببینم ِت، یادم مییاد
تن ِ تو و من
پر میکرد پوچی رو
عزیزم، سردم میشه شب
اگه باهام نباشی
یادم مییاد اون شبو
و هنوزم پوچَم
چطور پرکنم این پوچیرو
اگه نباشی با من عزیزم
با من، با من
هنوز پوچَم
چطور پر بشه این پوچیرو
اگه نباشی با من عزیزم
میدونم سعی میکنی
ببری منو از یاد، نمیبری
هربوسهای که اون میده بهِت
حس میکنی بوسهٔ منه
چون به یاد مییاری
همهٔ اون شبهای خوشو
آهنگگذاشتنِ با هم
رو زمین بودن لباسهات
فیلم میگرفتیم از صحنهای
که دیده بودمش هزار بار
حالا غریبهای با من
هیچکس مثه من نمیکنه اون کار رو
زیر نور ِ قرص ِ ماه
همهٔ اون شبهای خوشو
آهنگگذاشتنِ با هم
باهم کف اتاق بودن
رفتن تا ستارهها
هزار بار بوسیده بودم پیش از اون
و هیچ کدوم نبود به اون زیبایی
الانَم اعتراف میکنم
اگرچه با اون دخترم
دارم میمیرم
میمیرم واسه دیدن ِت
پریشونَم اگه نتونم
دوباره ببینم ِت