گوشهایم را بپوشان و چشمهایم را ببند
تا اونجایی که صدا قطع بشه
برو و همهچیز رو بردار و دور بریز
اما من از صدایم استفاده خواهم کرد
هر حقیقتی رو در اقیانوسی از دروغ، غرق کن
به من برچسب عوضی بودن بزن، چون من جرأتِ ترسیم خطوط خودم رو دارم
هر پلی رو بسوزان و دیواری بر سر راهم بساز
اما من از صدایم استفاده خواهم کرد
چه خوشت بیاد یا نیاد، قراره با داشتههام روبرو بشی
اگه نتونیم در موردش حرف بزنیم، فقط بیشتر داخلش غرق میشویم
برام اعتبار قائل باشی یا نه، من قائلم، و خیلی هم قائلم
اما بجای من حرف نزن
دیگه بجای من حرف نزن!
بهم برچسب وقتتلفکن بزن
هرگز توی چارچوبی که تو درست کردی جا نمیشم
و من میتونم ناگفتهها رو بفهمم (گول ظاهر رو نمیخورم)
رفقات رو جمع کن و تفنگت رو روی صورتم بگیر
اما من از صدایم استفاده خواهم کرد!
خوشت بیاد یا نیاد، قراره با داشتههام روبرو بشی
اگه نتونیم در موردش حرف بزنیم، فقط بیشتر داخلش غرق میشویم
برام اعتبار قائل باشی یا نه، من قائلم، و خیلی هم قائلم
اما بجای من حرف نزن
دیگه بجای من حرف نزن!
(خوشت بیاد یا نیاد...)
یه روز نزدیک، همهچیز روی سر خودت خراب میشه
دیگه دروغ بسه، ما قراره که سد مسیرمون رو بشکنیم
خوشت بیاد یا نه
اگه نتونیم در موردش حرف بزنیم، فقط بیشتر داخلش غرق میشویم
برام اعتبار قائل باشی یا نه، من قائلم، و خیلی هم قائلم
اما بجای من حرف نزن
از صدایم استفاده خواهم کرد
دیگه بجای من حرف نزن!
از صدایم استفاده خواهم کرد، چه خوشت بیاد یا نیاد
دیگه بجای من حرف نزن!