عشق زخمییه جدایی گل باز کرد
چشم های من ابر ابره در فراق تو
تن حسرت تو رو میخوره دستام سرد شده نگاه کن
حرفات تو انگشت انگشتریم هست*
آه چقدر هم فشار خاطرات زیاده در درونم آبشاره
بشنو منو معشوق من در کنج شب های خودت گریان من
چکه کن چکه کن
من نام تو رو از یاد نبردم طعم لبهای تو رو
مگه میشه ی زن فراموش کنه؟
عشق زمان بدی رو انتخاب کرد چه زود اومد و رفت
دلم آتیشه