Unutamadım [Persian translation]

دیروز بازم تک و تنها ، پرسه زدم تو راه ها

تو خیابون های خالی ای که تو بارون خیس میشن

چشم هام خیس اشکن،توی دلم سوزه

من نتونستم فراموشت کنم،نتونستم،خواهش می کنم درکم کن

بهم گفته بودی فراموش کردن سخت نیست،بعدا" عادت میکنی

اگه اینطوره،تو منو فراموش کن فقط از من اینو نخواه

چشم هام خیس اشکن،توی دلم سوزه

نتونستم فراموشت کنم،نتونستم،خواهش می کنم درکم کن

سال هایی که گذشت از هر دومون خیلی چیزها گرفته

وقتی که تو یه آشیونه ی جدید واسه خودت درست می کردی،منو

تکه تکه کرده

چشم هام خیس اشکن،توی دلم سوزه

نتونستم فراموشت کنم،نتونستم،خواهش می کنم درکم کن

بهم گفته بودی فراموش کردن سخت نیست،بعدا" عادت میکنی

اگه اینطوره،تو منو فراموش کن فقط از من اینو نخواه

چشم هام خیس اشکن،توی دلم سوزه

نتونستم فراموشت کنم،خواهش می کنم درکم کن