Un peu plus haut, un peu plus loin [Persian translation]

كمي بالا تر ، كمي دروتر

دلم مي خواهد كمي دورتر بروم

دلم مي خواهد ببينم آن بالا چطور است

بازوانم را محكم بچسب ، دستم را بگير

كمي بالاتر، كمي دورتر

دلم مي خواهد باز هم دورتر بروم

بازوانم را رها كن اما دستم را بگير

دورتر از آنچه كه بايد نمي روم

يك قدم ديگر، يك خيز ديگر

يك طوفان و يك رود ديگر

حواست باشد ، حواست باشد

دستت را رها كردم

آن پايين منتظرم باش من بازميگردم

يك قدم ديگر ، يك قدم كوچك

يك خيز ديگر من آنجا هستم

آن بالا ،اگر سقوط نكنم

نه ، من آنجا هستم ، من سقوط نمي كنم

زيباست، زيباست

اگر مي توانستي دنيا را تا اعماقش بببيني ، آن پايين

زيباست ، زيباست

دريا از آنچه كه به نظر مي آيد كوچكتر است

اما حيف تو كه نمي تواني مرا ببيني

كمي دورتر، كمي تنها تر

دلم نمي خواهد تنهايي خيلي دور شوم

بيا ببين كه اينجا چقدر حالمان خوب است

وقتي اين بالاييم، چقدر حالمان خوب است

كمي بالاتر، كمي دورتر

ديگر نمي توانم دستت را بگيرم

به من بگو چطور توانستم بالا بروم

چطور بي آنكه سقوط كنم پايين بيايم

كمي دورتر، كمي قوي تر

يك خيز ديگر ، دوباره امتحان كن

دلم مي خواست دستانت را مي گرفتم

اما من خيلي بالا هستم و تو خيلي پايين

يك قدم ديگر ، يك قدم كوچك

تو خيلي دوري ، دوستت دارم

بدرود ، بدرود، من باز مي گردم

اگر بتوانم بي آنكه سقوط كنم پايين بيايم

زيباست ، زيباست

اگر ميتوانستي دنيا را تا اعماقش ببيني ، آن پايين

زيباست، زيباست

دريا از آنچه كه به نظر مي آيد كوچكتر است

اما حيف تو نمي تواني اين را ببيني

كمي بالاتر، كمي دورتر

من بازهم دورتر مي روم

شايد هم كمي بالاتر

من مسيرهاي ديگري را خواهم يافت