مهتابم، میتابم توی شبِ تو
یه افسانه میشم تو خوابِ تو
چون هستم (چانگا) بهشدت نورانی
منو پُرِ نور میبینی
بهترین ستارهم
آرزو کن، آرزو کن
تو شبت بتابم
همه ستارهها میسوزن
از جاذبهای که ندارن و بدن
اگه بخوان نورانی شن
نور نمیدن اندازه من
مهتابم، میتابم توی شبِ تو
قشنگه دنیا فقط بهخاطر من
یه افسانه میشم من هر شب تو خوابِ تو
چون خیلی هستم من نورانی
(اوه اوه اوه اوه اوه!)
تو به لوناریا
(اوه اوه اوه اوه اوه!)
خوش اومدیا
(اوه اوه اوه اوه اوه!)
باشکوهترین و خفنِ لوناریا، جایی نه نه نریا!
انقده روشنم که نورِ من شبو روز میکنه
کهکشانِ راهِ شیری هم حسودی میکنه
نورانیترین ستارهم
بذارین که بتابم
وقتی اومدم روی ماه
کلی بود خاک
اشکامو جمع کردم و
با قلبِ پاک
جِید یه جادویی جور کرد که شب رو به روز تبدیل کرد
حالا با اشک و نور میتاب به دنیا
مهتابم، میتابم توی شبِ تو
قشنگه دنیا فقط بهخاطر من
یه افسانه میشم من هر شب تو خوابِ تو
چون خیلی هستم من نورانی
(اوه اوه اوه اوه اوه!)
تو به لوناریا
(اوه اوه اوه اوه اوه!)
خوش اومدیا
(اوه اوه اوه اوه اوه!)
باشکوهترین و خفنِ لوناریا، جایی نه نه نریا!