رنگم میپره
زبونم دشنام میده
بازم نمیرم
عقلم تو بن بست گیره
من و تو
برای اینکه اصن نری
بارها طلسمت کردم
نمیتونم بی تو بودن بی پایانی که در آینده وجود داره رو ببینم
من میتونم بی تو باشم تو بی من بودن رو یاد نگیر
میگی عادت میکنی
من هیچ وقت نمیتونم به این عادت کنم
میگی سراسیمه و ناآروم میشم پس من رو هم درک کن
خیلی تنهام
اصن نمیتونم تنها بمونم
از اون گودال نترس من میگیرمت