آواز بخوان، گیتار من
درباره ی جریان سرنوشتم بگو
از همه چیز، از آغاز
این داستان زندگی نامیده می شود
که عنوانش زندگی ست
آواز بخوان ،گیتار من
در مورد آتش عشق نامحدود ،
آسمان فیروزه ای ، مزرعه آبی گل ذرت ،
و طراوت طلوع سپیده دم ،
طلوع سپیده دم...
پرواز کن روح من
بر فراز زمین پرشکوفه
تا بینهایت ، جایی که سبزه ها به سختی نفس می کشند
تا انتها ، جایی که سبزه ها به سختی نفس می کشند
بهار بیدار شده است!
پرواز کن روح من
به سوی عزیزم
به سوی او که در شتاب نیست
به سوی او که در شتاب نیست
و عشق درون من که با جریان خود، روزها در انتظار بوده است!
آواز بخوان، گیتار من
درباره ی جریان سرنوشتم بگو
از همه چیز، از آغاز
این داستان زندگی نامیده می شود
که عنوانش زندگی ست
پرواز کن روح من
بر فراز زمین پرشکوفه
تا بینهایت ، جایی که سبزه ها به سختی نفس می کشند
تا انتها ، جایی که سبزه ها به سختی نفس می کشند
بهار بیدار شده است!
پرواز می کنی روح من
به سوی عزیزم
به سوی او که در شتاب نیست
به سوی او که در شتاب نیست
و عشق درون من که با جریان خود، روزها در انتظار بوده است!