Trust me I lie [Persian translation]

من بهت نمیگم،نمیذارم بفهمی

که تو چه معنی برام میدی،چون تو معنی همه چیز رو میدی

وقتی تو اینجایی من از احساسی که دارم میترسم

من دوست ندارم که اینقدر آسیب پذیر باشم

پس یه جوری رفتار میکنم که انگار اصلا بهت اهمیت نمیدم

اما وقتی تو نیستی هیچ چیز برام اهمیت نداره

این حقیقته

به من اعتماد کن،من دروغ گقتم

وقتی میگم به تو نیاز ندارم

وقتی میگم حالم خوب میشه

اگه مجبور باشم که از تو دور بمونم

به من اعتماد کن،من دروغ گقتم

وقتی میگم که دوست ندارم

و تو آخرین چیزی هستی که در ذهنمی

عزیزم میتونی به من اعتماد کنی

به من اعتماد کن،من....

به من اعتماد کن،من دروغ گقتم

ووا ووا ووا

تو بعضی وقت ها به من میگی که صورتم رو بر میگردونم طرف دیگه

چون من از چیزی که چشم هام ممکنه یگن میترسم

من بهت گفتم ک احساس واقعی من رو بفهمی و ببینی

پس من مقاومت می کنم

من میتونم جوری رفتار کنم ک قویم

پس تو هیچ وقت نمیفهمی ک من خیلی اهمیت میدم

اما من به جز تو به هیچ چیز دیگه اهمیت نمیدم

این حقیقته

به من اعتماد کن،من دروغ گقتم

وقتی میگم به تو نیاز ندارم

وقتی میگم حالم خوب میشه

اگه مجبور باشم که از تو دور بمونم

به من اعتماد کن،من دروغ گقتم

وقتی میگم که دوست ندارم

و تو آخرین چیزی هستی که در ذهنمی

عزیزم میتونی به من اعتماد کنی

به من اعتماد کن،من....

من دروغ گفتم

وقتی بهت میگم ک اهمیت نمیدم

دروغ گقتم

من فقت ترسیدم

لطفا هیج کدوم از حرفای منو باور نگن

به من اعتماد کن،من دروغ گفتم

وقتی میگم به تو نیاز ندارم

وقتی میگم حالم خوب میشه

اگه مجبور باشم که از تو دور بمونم

به من اعتماد کن،من دروغ گقتم

وقتی میگم که دوست ندارم

و تو آخرین چیزی هستی که در ذهنمی

عزیزم میتونی به من اعتماد کنی

به من اعتماد کن،من....

من دروغ گقتم،عزیزم من دروغ گفتم

عزیزم من دروغ گفتم

من دروغ گفتم