خوابم یا بیدارم یا جایی بین این دو؟
باورم نمیشه اینجایی و کنارم دراز کشیده ای
یا اینکه خواب دیدم که دور هم پیچیده ایم
مثل شاخه های درخت یا مثل رگبرگ های ساقه گیاهان؟
مثل آن روزها و هفته ها و ماه ها سعی کردم دزدکی ازت یه بوسه بگیرم
و در همه آن شب بیداری ها و رویاهایی که این تصویر را ساختم
من آدم بازنده ای هستم که بالاخره دختره رو به دست آورد
و برای اینکه این رو به همه دنیا اعلام کنم خجالت نمیکشم
واقعا،دیوانه وار و عمیقا دارم
احمقانه و کاملا عاشق میشم
یک جورایی از دیوار قلبم،غاری باز کردی و اومدی توش
پس عزیزم بگو که همیشه منو
واقعا،دیوانه وار و عمیقا عاشق خودت نگه میداری
عاشق خودت
باید قهوه و وسایل صبحونه رو توی یه سینی روی تخت بذارم
و با حرفهایی که تا حالا نزده ام بیدارت کنم؟
و آرام نوازشت کنم تا بهت نشان بدم چه احساسی دارم
یا اینکه باید خیلی خونسرد رفتار کنم،انگار که اتفاقی نیفتاده
کاش میتوانستم این لحظه را قاب کنم و همینطور بمانم
امروز را دوباره بازپخش خواهم کرد و دوباره توش زندگی خواهم کرد
چون اگه احساست مثل من نباشه،این حقیقت تلخیه
اگه کسی اسمت رو به زبان بیاره،قلبم تکه تکه میشه
واقعا،دیوانه وار و عمیقا دارم
احمقانه و کاملا عاشق میشم
یک جورایی از دیوار قلبم،غاری باز کردی و اومدی توش
پس عزیزم بگو که همیشه منو
واقعا،دیوانه وار و عمیقا عاشق خودت نگه میداری
کاش من قربانی این ماجرا نباشم
کاش بلند نشی و بروی
من برای تو ارزش زیادی ندارم
ولی همین برای من همه چیزه،همه چیز
واقعا،دیوانه وار و عمیقا دارم
احمقانه و کاملا عاشق میشم
یک جورایی از دیوار قلبم،غاری باز کردی و اومدی توش
پس عزیزم بگو که همیشه منو
واقعا،دیوانه وار و عمیقا عاشق خودت نگه میداری
عاشق خودت
عاشق خودت
خودت