لیلی [Transliteration]

گرگ آهوی من شیرزنم

بی تو چشمم و کارم زار است

بیا تا یک سنجاق نوزاد بشم

به سینه ی تو وصل شم

یار من یه روز میاد به من می رسه

تنهاییشو میاره در من جا می زاره

با من بلند میشه، میشینه، می خوابه

چی میشه چی میشه چی میشه یه روز

درختای لاغر مردنی

ناودان های استخونی

پلیسای آشغال

قشون های عظیم

کور شین کر شین

یارم داره میاد

اگه نیاد می میرم

چی میشه اگه بیاد

گرگ آهوی من شیرزنم

بی تو چشمم و کارم زار است

بیا تا یک سنجاق نوزاد بشم

به سینه ی تو وصل شم

به شوق بلبلی شیدا مثل تو لیلیم لی

انقدر دورم از آشیانم مثل تو لیلیم لی

تا غرق به خونم نکند لیلیم لی

می خوانم مردمم می خوانم لیلیملی

به در و دیوارِ خانه

اسم تورا نوشتم بانو

باید پیش من یاد بگیری

راه و رسم عاشقی را بانو

بانو بانو دشمن من نشو

بانو بانو دل کوچکم را نشکن

این دل است دل خیال نکن که کشتنی ست

قدرش را بدان که دوست داشتنی ست