جلسه‌ی شهر [Town Meeting] [Avazheh] [Jalase-ye shahr] lyrics

خب همه گوش کنید!

می‌خوام براتون راجع به شهر کریسمس بگم

یکی نبود یکی بود؛ اما هیچی باور کردنی نبود

انگار همه چی اونجا روی مخ من می‌رفت راه

اون دنیا مثل اینجا نبود غمگین و تنها

اگه شما اونجا بودین، سکته ناقص می‌زدین

باید می‌انداختین بالا دو تا دونه آسپیرین

کنید باور مرا، تو این سرسرا

که داستان من نه ازین خالی بندیا اصلا نیست!

اجازه بدید نشونتون بدم

وای

این که می‌بینید هستش هدیه

شروع همه چی با اینه، یه جعبه

چه ساده!

آدم شاخ در میاره!

جنازه

توش پر زهر ماره

زهر مار، گل گفتی زهر ماره

لطفا اجازه بدید!

فقط یه جعبه‌ست که پیچیدن یه روبان شوکول به دورش هم میزنن یه فوکول

فوکول؟

آخه چرا؟

چه بی‌ریخت!

توش چیه؟

توش چیه؟ ها؟

کی میدونه توش چیه؟

خفاشه؟

میشد خفه

یه پشه؟

هستی نشئه؟

به من بگید سر یه مرده مگه چشه؟

یه دقیقه وایستید عزیزان، چقده هولید ای دوستان!

خب حالا توجه کنید!

یه جوراب خیلی گشادو بر می‌دارید

و اینطوری می‌کوبیدش به دیوار

هنوز پا توشه به نظرم

بزار بنگرم، سیاحت کنم

اون پای بریده رو ماچ کنم

اجازه بدید توضیح بدم

این تو هست قند و آبنبات و چندی اسباب‌بازی‌های کوچک

کوچک؟ نازک؟

(؟؟؟)

بابا بزارید اون دندونتونو رو جگر

چه ایده میده این ایسکلینتون!

کاش می‌شد که من شوم شهردارشون

حالا مونده که بزنیم دست

خیلی چیزا تو این داستان هست

چیزی رو که دلشون می‌خواد بهشون میدم

خیلی چیزا رو نگفتم واسه آخرش گذاشتم

اونم حاکم شهره با دست پینه بسته

اون یأجوج و مأجوجه

درست عین عجوزه

باید بپایی که نندازدت تو کوزه

تازه شنیدم می‌گفتن

ازش دور شو کوتوله

و گرنه اون سر تخته‌ت می‌شوره

اون با دستای بزرگش، با اون ریش انبوهش

درست عینهو یه کوه پشمک می‌مونه

اونوقت می‌خورتمون دونه دونه

شب سرد و تاریک، که اومد ماه باریک

وقتی خوابه هرکس، اون می‌پره مثل کرکس

و همه نامند او را چندش‌انگیز

آفرین هه هه هه

اما اونا هرگز نمی‌فهمند

که جک چه حس خاصی گرفتش ازون شب!

اوه، خب