یادم نمیاد کجا بودم
فهمیدم که زندگی یه بازیه
چیزهارو بیشتر جدی گرفتم
هرچی قوانین سخت تر شد
نمی دونستم به چه قیمتی
زندگی جلوی چشمم گذشت
فهمیدم چه کم دست آورد داشتم
همه نقشه هام حاشا شد
پس همینطور که دارین می خونین، بدونین دوستان من
من از خدامه بین شما بمونم
لطفا وقتی به یادم می افتین لبخند بزنین
بدن من رفته، فقط همین
خطاب به همه
خطاب به دوستانم
دوستتان دارم
مجبورم برم
این ها آخرین کلماتی هستن
که میگم
و من رو رها می کنند
اگه قلبم هنوز زنده بود
مطمئنم میشکست
و خاطراتم بین جا میمونه
دیگه چیزی ندارم بگم
گذشتن چیز آسونیه
چیزی که به جا می زاره سخته
شما احساس خواب رو میدونین، هیچ دردی نداره
و زنده بودن همه رو زخمی می کنه
خطاب به همه
خطاب به دوستانم
دوستتان دارم
مجبورم برم
این ها آخرین کلماتی هستن
که میگم
و من رو رها می کنند
پس همینطور که دارین می خونین، بدونین دوستان من
من از خدامه بین شما بمونم
لطفا وقتی به یادم می افتین لبخند بزنین
بدن من رفته، فقط همین
خطاب به همه
خطاب به دوستانم
دوستتان دارم
مجبورم برم
این ها آخرین کلماتی هستن
که میگم
و من رو رها می کنند