برف می بارد
تو امشب نخواهی آمد
برف می بارد
قلب من سیاه پوش است
این عزادارن ابریشمین
اشک های سپید می ریزند
پرنده بر شاخسار
بر این افسون می گرید
تو امشب نخواهی آمد
نومیدی ام چنین به من فریاد می کند
اما دارد برف می بارد
چرخ و فلکی ناآشفتنی
برف می بارد
تو امشب نخواهی آمد
برف می بارد
همه چیز از ناامیدی بی رنگ است
اطمینان غمبار
سرما و فقدان
این سکوت نفرت آور
تنهایی سپید
تو امشب نخواهی آمد
نومیدی ام چنین به من فریاد می کند
اما دارد برف می بارد
چرخ و فلکی ناآشفتنی