اینو ببین تهی ، حالم ازش بهم میخوره ، بچها بریم بزنیم تو پَرش ؟!
ایییییول بریم !!!
به به اقای تهی ، مشتاقه دیدار
از عصبانیت میخوره مشتا به دیوار
همه الکی میان جلو میگن مشتاقه دیدار
دیگه بسه ، بپر ، بهتره بشه وجدانت بیدار
دله پاکت تبدیل شده به یه خود خواه بیمار
داره رپ میخونه ، حتی دیگه استاد گیتار
انگار موسیقی ادارست ، رپم پستایه بیکار
دری وری میخونهو ، اسمشو رپ میگه
واسه مروفییتشم از ماها بد میگه
ولی من جلو میرم تا جهانو ، ببلعَم
من یه خودکاره خیابونیم که به برقم
بدون یه مَردم ، که حتماَ ، به وَعدم
خیلی ، خیلی ، خيلي زود عمل میکنم
من با کمکه تو رفیق با یه تیمه حرفهاي
سلیقهٔ گوش مردمو عوض میکنم
آره ، شبای که تنهامو تو غربت
خودکارو ، میکرفنمو بغل میکنم
تهی خالیه ، ولی بدون پُره درد،
تهی خالیه ، ولی بدون خوده مرده،
تهی خالیه ، خالیه از حسادت
بجاش پُره از غیرتو ، اصالت
مثلِژپتو ، بتو ، بگم من داستان
که چیا گذشته تو ایرانه باستان
۱۰ ساله پیش بود ، که یه چیزی مثه یه ویروس اومد به گوش ایرانیا فاز داد
یه دقیقه ویسا
فکر کردی رپه فارسی اومد از پارسال ؟!
از موقعی که همه دارن میخوننو ، میزننو ، میرقصن واسهٔ بازار
رپ جنگله منم مثلِ تارزان
جلو همه توهیناتون ، تهی وایساد
شما شادینو ، با لباسِ گشادینو
ماهم سر قبره موسیقی میزنیم زار زار
ولی تهی ، یه شکله خاص داد
به رپه فارسی تا بشه یه پاسدار
تا رپو ببره ، برسونه ، به گوشه ، بقیه ، به صورته ، آزاد !
دیگه حرفهای نداریم ، شنونده ما
چونکه خوانندهها ، بیشترن از شنوندهها
داره خواننده میاد ، دیگه از کودکستان
که بعده پیشرفت ، تازه میرن تو دبستان !
هر کدومشون تو موزیک یه رشتهٔ خوندن
یکی بنگ بنگه ساز ، یکییم عشقه خوندن
نه داداش تو واسهٔ اینکار ساخته نشدی
پول داری ! ، ولی تافتهٔ جدا بافته نشدی
باید تو موسیقی تمرینه بیشتر کنی
توی کارهای دیگه میتونی ، پیشرفت کنی
تا که محکمو ، متّحد ، شبیه دیوار
تو کٔله جهان بشیم ، سفیرهِ ایران