به خواب میماند
تنها به خواب میماند
چراغ, آیینه, دیوار بی تو غمگین اند
تو نیستی که ببینی
تو نیستی که ببینی
تو نیستی که ببینی
(ای دادم ای داد
وای
داد بیدادم هی)
دو چشم خسته ی من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است
تو نیستی که ببینی
تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظهها جاریست
تو نیستی که ببینی
چگونه عکس تو در برق شیشهها پیداست
هنوز هنوز پنچره باز است
هنوز هنوز پنچره باز است
تو نیستی که ببینی
چگونه پیچیده است طنین شعر نگاه تو در ترانه ی من
تو نیستی که ببنی
چگونه میگردد نسیم روح تو در باغ بیجوانهی من
تو نیستی که ببینی
تو نیستی که ببینی
( های وای عزیز
هی داد عزیز
وای
هی داد
هی)
به خواب میماند
تنها به خواب میماند
چراغ, آیینه, دیوار بی تو غمگین اند
تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار به مهربانی یک دوست از تو میگویم
تو نیستی که ببینی
چگونه از دیوار جواب میشنوم
تو نیستی که ببینی
تو نیستی که ببینی
( های داد ای دل
تو نیستی که ببینی
جون جونم
مهربونم
وای ای داد
ای دل
ای داد
بردر از این دریا ای دل)