انریکه:
نمیدونم این چیه، ولی اون دختر منو دیوونه میکنه!
نمیدونم چه کاری میکنه، ولی اون منو وحشی میکنه!
میدونم که اون میتونه اجازه بده مردی باشم که میخوام
یا میتونه منو بیچاره نگه داره مثل یه بچه
لیونل: من نمیدونم این چطوریه ولی اون دختره قدرتشو داره
اون میتونه منو بخندونه زمانی که میخوام گریه کنم
به من میگه که من تحت کنترلشم
ولی میدونم که فقط یه دروغه
هر دو باهم:
و من اهمیتی نمیدم، نه!
آیا اون فردا به تو عشق خواهد ورزید؟
همون جوری که امروز عاشقته
اون میتونه قلبت رو تو حدس نگه داره
ولی اون مال تو هستش اگه بمونه
این جوریه که حس میکنی
وقت دوست داشتن یک زن
انریکه:
وقتی تو چشماش نگاه میکنی تو میتونی بی نهایت رو ببینی
اسیر زیبایی روح او میشی
لیونل:
تو میدونی که دیگه هیچ وقت نمیتونی پیدا کنی
زنی مثل او رو
هر دو باهم:
او ترکت نمیکنه (ترک نمیکنه)ا
آیا فردا هم به تو عشق خواهد ورزید؟
به همان شکلی که امروز عاشقته
اون میتونه قلبت رو تو حدس نگه داره
ولی اون مال تو هستش اگه بمونه
این جوریه که حس میکنی
وقت دوست داشتن یک زن
اوه اون میتونه روز تورو بسازه
اوه اون میتونه همه (درد ها رو) از بین ببره
اوه چه درست باشه چه غلط
تو میدونی که در آخر همه این کارهارو خواهی کرد
وقت دوست داشتن یک زن وقت دوست داشتن یک زن
اوه، تو میدونی، آره من میدونم آره من میدونم
آیا فردا هم به تو عشق خواهد ورزید به همان شکلی که امروز عاشقته؟( زمانی که عاشقته)ا
اون میتونه قلبت رو تو حدس نگه داره
ولی اون مال تو هستش اگه بمونه (کی میدونه آیا خواهد موند؟)ا
و این طوریه که حس میکنی )آه میخوام بگم)ا
و این طوریه که حس میکن
و این طوریه که حس میکنی وقتی عاشق یک زن میشی
عاشق یک زن شدن
آره دوست داشتن یک زن