تو تیمارستان عشقت، واژه هامو بستری کن
شبامو لبریز خورشید، روزامو خاکستری کن
منو از خودت نرنجون، نگو دیوونگی ننگه
وقتی با تو باشم، حتی دیوونگی هم قشنگه
مگه عیبی داره از تو حرف زدن با گل و گلدون
بگو کی میخواد بخنده به یه شبگرد غزلخون
دوست دارم که عابرها رو با تو اشتباه بگیرم
حتی وقتی تو اتوبوس نیستی، واسه تو جا بگیرم
دیوونه ام، اینو شنیدی. عاشقی اینو شنیدم
یه تیمارستان به هم ریخت، دوباره خوابتو دیدم
میبینی وضعم خرابه، میبینی رو به راه نیستم
ولی با این همه بازم، پای عشقمون وامیستم
تو منو دیوونه کردی، نگو نه که خیلی دیره
قول بده که هیچ وقت نزاری والیوم جاتو بگیره
قول بده که تا همیشه میشه رو قولت حساب کرد
خیلی وقت ها بچه ها رو میشه با یه قصه خواب کرد
دوست دارم از تو بخونم وقتی آسمون سیاهه
بقیه خوابن که خوابن، مگه بیداری گناهه؟
دیوونه ام، اینو شنیدی. عاشقی، اینو شنیدم
یه تیمارستان بهم ریخت، دوباره خوابتو دیدم