به خاطر بیار روزای خوب 1980 رو
زمانی که مسائل بسیار ساده بودند
کاش میتونستم دوباره برگردم به اون زمان
و همه چیز همونطور که بود باشه
یک بلیت دارم به مقصد ماه
اینجا رو به زودی ترک خواهم کرد
آره، یه بلیت به مقصد ماه دارم
ولی ترجیح میدم طلوع خورشید رو توی چشمان تو ببینم
یک بلیت دارم به مقصد ماه
خیلی زود به مافوق زمین سعود خواهم کرد
و اشک هایی که میریزم ممکن است به باران تبدیل شوند
ببارند به آرامی بر پنجره ات
هیچوقت نمیدونی چی ممکنه بشه
بلیت ای به مقصد ماه
پرواز کن، پرواز کن در آسمانی طوفانی
برو بالا تا به جهان ای جدید و درخشان برسی
بالا بالا ها پرواز میکنم
دیوانه وار اوج میگیرم در
اسرار ای که سر میرسند
با ناراحتی در فکر اینم که آیا ممکن است
مسیری که مرا به اینجا آورده. دور بزند و من دوباره تو را ببینم
تویی که آنجاایستاده ای
بلیت به مقصد ماه
پروازم امروز اینجا رو ترک میکنه
از ماهواره ی دو
چه باید بکنم مادامی که
دقایل سپری میشوند
کرایه ی بلیت رو دادم، چی میتونم بگم
این یک بلیت یک طرفه س
بلیت ای به مقصد ماه
بلیت ای به مقصد ماه