اوه باد زوزه کشان داره میخزه
امشب در خیابان سرد و تاریک
و مردم با حس و حال موسیقی در حال رقصیدن بودن
و پسرها دنبال دخترهایی
با پیچشی در موهایشان هستن
در حالیکه جوان خجالتی زجر دیده در گوشه ای دور نشسته
و صدای آهنگها بلندتر میشه
هر کدوم از قبلی بهتر
و تو آهنگ میخونی
فکر میکنی این خود زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی و
تو سرت
احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوابی
و تو آهنگ میخونی
فکر میکنی این زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی
و تو سرت احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوابی
امشب کجا میخوابی
میری به سوی جاده
پس توی تاکسی چهارنفره
به پایین جاده میری
و تو جلوی در جیمی منتظر هستی
اما هیچکس داخل نیست
و تا ساعت چهار هم کسی خونه نمیاد
خب تو میشینی اونجا با این که نمیدونی
درباره ی ربرت ریگر و ماتلی کروئش حرف میزنی
و اینکه کجا قراره بری
و امشب قراره کجا بخوابی
و تو آهنگ میخونی
فکر میکنی این خود زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی
و تو سرت احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوای بری
و تو آهنگ میخونی
فکر میکنی این خود زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی
و تو سرت احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوابی
امشب کجا میخوابی
و تو اهنگ میخونی
فکر میکنی این زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی
و تو سرت احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوابی
و تو اهنگ میخونی
فکر میکنی این خود زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی
و تو سرت احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوابی
و تو اهنگ میخونی
فکر میکنی این خود زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی
و تو سرت احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوابی
و تو اهنگ میخونی
فکر میکنی این خود زندگیه
و صبح از خواب بلند میشی
و تو سرت احساس سنگینی میکنی
کجا میخوای بری
کجا میخوای بری
امشب کجا میخوابی
امشب کجا میخوابی