دلم میخواد هر جایی که میره دنبالش برم
بهش فکر میکنم و خودش اینو میدونه
میخوام اجازه بدم کنترل اوضاع رو بدست بگیره
چون هر وقت که بهم نزدیک میشه، آره
اونقدر منو مجذوب خودش میکنه که مدام در حال حدس زدنم
یا شایدم باید بس کنم و شروع کنم به اعتراف کردن
آره، اعتراف کردن
بیقرارم
عاشق وقتهایی ام که دیوونه میشی
تو تموم خودداری ام رو ازم میگیری
عزیزم هیچی نمیتونه مانعم بشه
تو منو به جاهایی میبری
که شهرت و آبروم رو از بین میبره
تو توی تصمیم هام دخالت میکنی
عزیزم هیچی نمیتونه مانعم بشه
هیچی نمیتونه مانعم بشه
هیچی نمیتونه مانعم بشه
اون میگه که هیچوقت نمیترسه
فقط همه رو برهنه تجسم میکنه
اصلا دوست نداره منتظر بمونه
اصلا از تردید کردن خوشش نمیاد
اونقدر منو مجذوب خودش میکنه که مدام در حال حدس زدنم
یا شایدم باید بس کنم و شروع کنم به اعتراف کردن
آره، اعتراف کردن
بیقرارم
عاشق وقتهایی ام که دیوونه میشی
تو تموم خودداری ام رو ازم میگیری
عزیزم هیچی نمیتونه مانعم بشه
تو منو به جاهایی میبری
که شهرت و آبروم رو از بین میبره
تو توی تصمیم هام دخالت میکنی
عزیزم هیچی نمیتونه مانعم بشه
هیچی نمیتونه مانعم بشه
هیچی نمیتونه مانعم بشه
آخه اگه عقلمون رو از دست میدادیم و زیاده روی میکردیم
میدونم که حالمون خوب میشد
میدونم که حالمون خوب میشد
اگه تو پیشم بودی و توی تاریکی تلو تلو میخوردیم
میدونم که حالمون خوب میشد
میدونم که حالمون خوب میشد
آخه اگه عقلمون رو از دست میدادیم و زیاده روی میکردیم
میدونم که حالمون خوب میشد
میدونم که حالمون خوب میشد
اگه تو پیشم بودی و توی تاریکی تلو تلو میخوردیم
میدونم که حالمون خوب میشد
میدونم که حالمون خوب میشد
بیقرارم
عاشق وقتهایی ام که دیوونه میشی
تو تموم خودداری ام رو ازم میگیری
عزیزم هیچی نمیتونه مانعم بشه
تو منو به جاهایی میبری
که شهرت و آبروم رو از بین میبره
تو توی تصمیم هام دخالت میکنی
عزیزم هیچی نمیتونه مانعم بشه
هیچی نمیتونه مانعم بشه
احساس آزادی میکنم
وقتیکه تو با منی عزیزم
عزیزم، هیچی نمیتونه مانعم بشه