سلام؛ سلام
صدایم را میشنوی؟
وقتی نامت را فریاد میزنم
سلام؛ سلام
آیا بهم نیاز داری
قبل از اینکه من از بین برم
همنوایی
آیا مکانی هست که اسمش خونه باشه
که بفهمم از کجا اومدم
مسیر رو ناشناخته قدم میزنم
ما زندگی کردیم ؛ ما عاشق بودیم؛ ما دروغ هم گفتیم
در تاریکی
نیازی به نور ندارم
روحی در من است
که متعلق به دیگر مکان است
ما زندگی کردیم عاشقی کردیم و دروغ هم گفتیم
سلام ؛ سلام
خوشبختم از آشناییت
صدایی در درون سرم است
سلام ؛ سلام
من به تو ایمان دارم تو را باور دارم
چگونه فراموشت کنم
همنوایی
زندگی کردیم ؛ عاشق بودیم ؛ دروغ هم گفتیم