وقتی که برای اولین بار در آن روز تابستانی، بعد از مدرسه همدیگر را ملاقات کردیم،
در ماشین "موستنگ" تو و در "رادیو هد"، عاشق یکدیگر شدیم.
و در تولد هجده سالگی ام،
خالکوبی کردیم.
عادت داشتیم شیشه ی مشروب پدر و مادرت را بدزدیم
و برویم بالای پشت بام
و درباره ی آینده صحبت کنیم
انگار کلید خوشبختی در دستان ما بود
از کجا می دانستیم که روزی،
من تو را از دست خواهم داد
در جهان بعدی (آخرت) ،
من مال تو خواهم بود
به قول و قرارهایمان عمل خواهیم کرد
تا ابد کنار هم می مانیم و با دنیا می جنگیم
همچنین در زندگی بعدی،
کاری می کنم تا بمانی
آنگاه دیگر مجبور نیستم که بگویم:
تو تنها کسی بودی که رفتی
تنها کسی بودی که رفتی
در رؤیا هایم تو را مانند "جانی کش" می دیدم
هیچ گاه به دیگران نگفتیم که چه پیمانی بسته ایم
وقتی دلم برایت تنگ می شود،
دوباره به آن آهنگ ها گوش می دهم
یکی به من گفت که تو خالکوبی هایت را پاک کرده ای
وقتی که در مرکز شهر آهنگ غمگین می خواندی، تو را دیدم
زمان مواجه شدن با موسیقی فرا رسیده است
و من دیگر الهه ی تو نیستم
در جهان بعدی (آخرت) ،
من مال تو خواهم بود
به قول و قرارهایمان عمل خواهیم کرد
تا ابد کنار هم می مانیم و با دنیا می جنگیم
همچنین در زندگی بعدی،
کاری می کنم تا بمانی
آنگاه دیگر مجبور نیستم که بگویم:
تو تنها کسی بودی که رفتی
تنها کسی بودی که رفتی
تمام این پول ها نمی تواند برای من ماشین زمانی بخرد
نمی توانم تو را با یک میلیون انگشتر عوض کنم
باید به تو می گفتم که چقدر برایم ارزش داشتی
برای این که الان دیگر هزینه اش را پرداخته ام
در جهان بعدی (آخرت) ،
من مال تو خواهم بود
به قول و قرارهایمان عمل خواهیم کرد
تا ابد کنار هم می مانیم و با دنیا می جنگیم
همچنین در زندگی بعدی،
کاری می کنم تا بمانی
آنگاه دیگر مجبور نیستم که بگویم:
تو تنها کسی بودی که رفتی
تنها کسی بودی که رفتی
همچنین در زندگی بعدی،
کاری می کنم تا بمانی
آنگاه دیگر مجبور نیستم که بگویم:
تو تنها کسی بودی که رفتی
تنها کسی بودی که رفتی