The Logical Song [Persian translation]

من وقتی جوان بودم

دنیا بنظرم چقدر عالی و خوب میامد

یک معجزه، اوه زیبا بود

جادویی

و تمام پرندگان در درختها

خب بسیار شاد و سرخوش آواز میخواندند

اوه با سرور، اوه با بازیگوشی

در حال تماشای من

ولی بعد مرا به اکناف فرستادند

تا بمن بیاموزند چگونه باید

حساس باشم

منطقی، اوه مسئول

عملگرا

و بعد آنها جهانی را بمن

نشان دادند

که در آنجا میتوانستم خیلی قابل اعتماد و اطمینان باشم

اوه کلینیکی، اوه روشنفکری

بدبینانه

برهه های زمانی وجود داره

که تمام دنیا به خواب فرو رفته

سوالات خیلی عمیق مطرح میشوند

برای چنین انسان ساده ای

میشه لطفا

لطفا" بمن بگویید که ما چه

آموخته ایم

میدانم که بیمعنی بنظر می آید

لطفا" بمن بگویید من کی هستم

من گفتم اکنون شما چه

میگویید

اکنون ما تو را رادیکال

لیبرال، اوه متعصب

خلافکار مینامیم

اوه آیا نمیخواهی نام خود را درج کنی

ما مایلیم احساس کنیم که شما

مقبول

محترم، اوه

آراسته، سبزی (گیاه)! هستید

بگیر، بگیر، بگیرش

ولی شب هنگام، وقتی تمام جهان به خواب فرو رفته

سوالات خیلی عمیق مطرح میشوند

برای چنین انسان ساده ای

میشه لطفا

بمن بگویید

لطفا" بمن بگویید که ما چه

آموخته ایم

حرفهای مرا میشنوید

میدانم که بیمعنی بنظر می آید

چرا نباید بمن کمک کنید

ولی لطفا" بمن بگویید من کی هستم

من کی هستم، من کی هستم، من کی هستم

چون من خیلی احساس

منطقی

دیجیتالی

یک دو سه چهار

لیبرالی داشتم