آب بدرنگ
روی شیشه ها
بالای پله ها
بارون سرد
مثل یه اقیانوس
داره همه جا رو میگیره
تو نمیخوای به من برسی...میخوای؟
من اصلا برای تو مهم نیستم
چیزهایی جزئی که تو رو لو میدند
و دیگه اشتباهی وجود نخواهد داشت
سیل داره سد ها رو نابود میکنه
چیزی که همیشه میخواستی
یه نفر بود که مدام تحسینت کنه
و غرق بشه...
من این کار رو میکنم
امید فاسد میشه
نسل ها ناپدید میشند
محو میشند
همونطور که یه چشمهای یه ملت بهشون خیره شده
چیزی که همیشه میخواستی
یه نفر بود که مدام تحسینت کنه
و غرق بشه...
من این کار رو میکنم
چیزی که همیشه میخواستی
یه نفر بود که مدام تحسینت کنه
و غرق بشه...
من این کار رو میکنم