ساکت و آرام خواهم بود
هرگز نمیفهمی که اینجا هستم
به چیزی شک نخواهی کرد
من را در آیینه نخواهی دید
ولی من در قلبت خزیده ام
تو نمیتوانی ناپدیدم کنی
تا وقتیکه من تو را ناپدید کنم
اینجا احساس راحتی میکنم
بین تار عنکبوتها و دروغها
دارم تمام حقه هایت را یاد میگیرم
میتوانم از درون آزارت بدهم
به خودم یک قولی داده ام
اینکه تو هیچوقت گریه کردنم را نخواهی دید
تا وقتیکه من تو را به گریه بیندازم
از فهمیدنش شوکه خواهی شد
نمیتوانی نزدیک شدنم را ببینی
کاری میکنم تا رنج و عذاب بکشی
در جهنمی که من را درونش انداخته ای
من زیر پوستت هستم
شیطان درونت هستم
از فهمیدنش شوکه خواهی شد
من اینجا خواهم بود
وقتیکه فکر میکنی تنهای تنهایی
از شکافها رسوخ میکنم
من سم درون استخوانهایت هستم
عشق من بیماری توست
نمیگذارم رهایت کند
تا وقتیکه من تو را بشکنم
سعی کردم معشوقه کابوسهایت باشم
ببین از من چه ساختی
حالا من بار سنگینی هستم که تو تاب تحملش را نداری
ببین از من چه ساختی
ببین از من چه ساختی
کاری میکنم که ببینی
از فهمیدنش شوکه خواهی شد
نمیتوانی نزدیک شدنم را ببینی
کاری میکنم تا رنج و عذاب بکشی
در جهنمی که من را اسیرش کرده ای
من زیر پوستت هستم
شیطان درونت هستم
از فهمیدنش شوکه خواهی شد