تو تازه ماهروی دیگری و من تو را دوست دارم
بیش از سه ماهروی پیشین
دوستت دارم تو را بیش از توانم
دوستت دارم حتی اگر بارها بگویم این را که
من ، دوستت دارم
دنیا وارونه است و من دوستت دارم
عشق تو از من انسانی بهتر می سازد
دوستت دارم گاهی بیشتر از آنچه که می خواهم
دوستت دارم حتی اگر گاهی رنجیده خاطرم کنی
من ، دوستت دارم
نمی خواهم در فرهنگستان کاوش کنم
واژه ها برای دیدن کسانیست که به من مزد می دهند
اگر این جهان در دو کلمه خلاصه شود
"دوستت دارم" است
دوستت دارم تا اندازه ای که تو بخواهی
دوستت دارم زیرا که راهیست شایسته
برای من که بگریزم از دشمنات
دوستت دارم زیرا اینگونه است روش دوست داشتن من
دوستت دارم و خوب می دانی منظور من چیست
از تو چیزی بیش نخواستم چرا که نمی توانم
فکر کردم که مهم این بود که بدونی
که دوستت دارم و نه چیزی بیشتر
پیش از این چون پولاد سر سخت بودم
از آنهایی که از احساس نگاه داری کردند
من اولین جانسپرده ام برای یک دوستت دارم
گفتم این را قبل از اینکه این ترانه را برایت بسازم
دوستت دارم
دوستت دارم ، فقط به خاطر تو ، دوستت دارم
به عقیده من، اگر این طور نیست
همانگونه که پابلو گفت برای خون و آتش
همانطور من می گویم تو را اینچنین دوستت دارم
من ، دوستت دارم
نمی خواهم در فرهنگستان کاوش کنم
واژه ها برای دیدن کسانیست که به من مزد می دهند
اگر این جهان در دو کلمه خلاصه شود
"دوستت دارم" است
دوستت دارم تا اندازه ای که تو بخواهی
دوستت دارم زیرا که راهیست شایسته
برای من که بگریزم از دشمنات
دوستت دارم زیرا اینگونه است روش دوست داشتن من
دوستت دارم و خوب می دانی منظور من چیست
از تو چیزی بیش نخواستم چرا که نمی توانم
فکر کردم که مهم این بود که بدونی
که دوستت دارم و نه چیزی بیشتر
دوستت دارم تا اندازه ای که تو بخواهی
دوستت دارم زیرا که راهیست شایسته
برای من که بگریزم از دشمنات
دوستت دارم زیرا اینگونه است روش دوست داشتن من
دوستت دارم و خوب می دانی منظور من چیست
از تو چیزی بیش نخواستم چرا که نمی توانم
فکر کردم که مهم این بود که بدونی
که دوستت دارم و نه چیزی بیشتر
دوستت دارم ، فقط به خاطر تو ، دوستت دارم
دوستت دارم تو را بیش از توانم