از این تصمیم می ترسم ، در افکارم غم نام هست
دلم در کاغذی مرموز ، در این صندوق پنهان است
از این تصمیم می ترسم که مار از آستین روید
و دست معرکه گیری ، کلید جعبه را جوید
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
به انسان رای خواهی داد ، به عنوان ، عکس یا تبلیغ
به اسم بهتر از هیچ دموکراسی در تعلیق
کسی که فکر کرد از بد ، نمادی خوب پیدا کرد
به جای دیدن یک فیلم ، میان پرده تماشا کرد
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
خبرهای خوش فردا به دست کولیان افتاد
بهای فال خوشبختی برای ما گران افتاد
اگر روباه جای شیر ، نصیبش تاج زرین شد
بدان که سرنوشت ما ، همه از پیش تعیین شد
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
از آزادی اگر گفتند ، بدان دریا سرابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست
بگو بین بد و بدتر ، چه حق انتخابی هست