تمامِ ناتمامِ من، با تو تمام میشود
شاعر بی نام و نشان، صاحبِ نام میشود
تمام من به نام تو، شعر دوباره میشود
بند سکوت کهنهام، چارپاره میشود
تمام نه!
تمام نه!
که جام ناتمام لبریختهام
تمام نه!
تمام نه!
که ناتمامی از تو آویختهام
تمامِ ناتمامِ من، با تو تمام میشود
شاعر بی نام و نشان، صاحبِ نام میشود
در این حریر خانگی، روی ترانه شستهام
تمام خون من شبی، پر از ستاره میشود
از تو بر این ترانهها، نور ستاره میچکد
بر این بلند بیصدا، غزل دوباره میچکد
بر این بلند بیصدا، غزل دوباره میچکد
تمام نه!
تمام نه!
که جام ناتمام لبریختهام
تمام نه!
تمام نه!
که ناتمامی از تو آویختهام
تمامِ ناتمامِ من، با تو تمام میشود
شاعر بی نام و نشان، صاحبِ نام میشود
[x6]
چکه کن ای ابرک من، مثل ستاره بر زمین
طلوع میلاد مرا، در شب بیسحر ببین